انجمن علوم و فنون دریاییمجله علوم و فنون دریایی2008-896512120130401وضعیت آلودگی دریای خزر و رودخانه¬های حوضه جنوبی آن از نظز مقادیر آلودگی جیوه بواسطه پایش پستانداران آبزیوضعیت آلودگی دریای خزر و رودخانه¬های حوضه جنوبی آن از نظز مقادیر آلودگی جیوه بواسطه پایش پستانداران آبزی3112777FAعیسی سلگی0000-0002-5405-9513عباس اسماعیلی ساریسید محمود قاسمپوریJournal Article20130422در این تحقیق برای بررسی وضعیت آلودگی جیوه در دریای خزر و رودخانههای حوضه جنوبی آن به ترتیب از موی فک دریای خزر (<em>Phoca caspica</em>) و شنگ رودخانهای (<em>Lutra lutra</em>) بعنوان دو گونه دریایی و رودخانهای برای پایش آلودگی جیوه استفاده شد. بدین منظور نمونه های مو از موزه های تاریخ طبیعی استانهای شمالی از تیرماه تا بهمن ماه 86 جمعآوری شدند. مقادیر جیوه با استفاده از دستگاه (USA) LECO AMA 254 Advanced Mercury Analyzer بر طبق استاندارد ASTM شماره D-6722 اندازه گیری شد. میانگین غلظت جیوه برای کل نمونهها (فک و شنگ) 6/38/7 میکروگرم بر گرم بود. مقادیر غلظت جیوه در موی فک خزر در دامنه 23/1 تا 42/27 میکروگرم بر گرم و در موی شنگ در رودخانههای حوضه جنوبی خزر در دامنه 88/0 تا 38/12 میکروگرم بر گرم قرار داشت. اختلاف معنیداری بین دو گونه از نظر متوسط غلظت جیوه در سطح 95% دیده نشد. همچنین تحلیل رگرسیون برای شنگ رودخانهای افزایش معنیدار غلظت جیوه از سال 85-65 را نشان داد. با وجود مشاهده روند مشابه در تجمع آلودگی در سالهای اخیر، برای اثبات این قضیه در فک خزری نیاز به دادههای آماری بیشتری است. با توجه به دادههای این تحقیق در فک و شنگ بعنوان پستانداران سطوح بالای زنجیره غذایی که گونههایی ماهیخوار هستند به نظر میرسد ساکنان استانهای ساحلی ایران که از سرانه بالای مصرف ماهی برخوردارند در معرض خطر این آلودگی قرار دارند.https://jmst.kmsu.ac.ir/article_2777_698fdfbd50ed1ece0a465e8b3bab0086.pdfانجمن علوم و فنون دریاییمجله علوم و فنون دریایی2008-896512120130401Population genetic structure of common Kilka (Clupeonella cultriventris) in the South Caspian Sea costline (Mazandaran province) using microsatellite markersساختار ژنتیکی جمعیت های مختلف ماهی کیلکای معمولی (Clupeonella cultriventris) سواحل حوضه جنوبی دریای خزر در استان مازندران با استفاده از نشانگرهای ریزماهواره11202778FAمهرنوش نوروزیعلی ناظمیفاطمه دانشورمحمد هادی سمیعیJournal Article20130422Common kilka, <em>Clupeonella cultriventris</em> is an economic fish in Caspian sea and we investigate population genetic structure of common kilka in the South Caspian Sea costline (Mazandaran province) using microsatellite markers. Totally, 60 individuals of adult common kilka from two seasons were sampled. Eight sets of microsatellite primers were developed from American shad and Pacific herring tested on genomic DNA of common kilka. At this point only the five successfully used primer sets and were used to analyze the genetic variation in adultsof the common kilka population. Analyses revealed that average of alleles per locus was 11.7 (Na range 6 to 17 alleles per locus). Both of sampled seasons contained private alleles. Average observed and expected heterozygosity were 0.543 and 0.866 respectively. Deviations from Hardy-Weinberg equilibrium were in most cases (P<0.01). Basis on AMOVA for both F<sub>ST</sub> values among pairs them indicated a significant difference between the two seasons (P≤0.01). These results support the existence of different genetic populations along the South Caspian Sea costline (Mazandaran province) in different seasons.ماهی کیلکای معمولی، <em>Clupeonella cultriventris</em> یکی از ماهیان اقتصادی دریای خزر است که ساختار ژنتیک جمعیت آن در دریای خزر در آبهای مازندران با استفاده از ریزماهواره ها مورد بررسی قرارگرفته است. در کل 60 نمونه ماهی بالغ کیلکای معمولی در دو فصل بهار و تابستان، جمع آوری شدند. از 8 جفت پرایمر ریزماهواره طراحی شده برای ماهی شاد آمریکایی و ماهی هرینگ اقیانوس آرام ، بر روی DNA ژنومی ماهی کیلکای معمولی استفاده گردید. پنج جفت از پرایمرها چند شکل (پلی مورف) نشان دادند و از آنها برای تعیین تمایز ژنتیکی ماهیان بالغ کیلکای معمولی استفاده شد. میانگین اللی آنها در لوکوس ها 7/11 (دامنه Na ، 6 تا 17 الل در جایگاهها) بود. هر دو فصل نمونه برداری اللهای اختصاصی در تمامی لوکوس ها نشان دادند. میانگین هتروزایگوسیتی قابل انتظار و هتروزایگوسیتی مشاهده شده به ترتیب 866/0 و 543/0 محاسبه شد. در بررسی تعادل هاردی واینبرگ (<em>H-W</em>) بیشتر لوکوس ها خارج از تعادل هاردی-وینبرگ بودند (01/0> <em>P</em>). بر اساس تست <em>AMOVA</em> میزان F<sub>ST</sub> بین دو فصل معنی دار بود (01/0≤ <em>P</em>). این بررسی، وجود جمعیتهای متمایز ژنتیکی ماهی کیلکای معمولی در جنوب مرکزی دریای خزر (استان مازندران) در فصل های مختلف را نشان می دهد. https://jmst.kmsu.ac.ir/article_2778_bae6baec4b19ff84c314b51bcbc573e8.pdfانجمن علوم و فنون دریاییمجله علوم و فنون دریایی2008-896512120130401Study of Eleutheronema tetradactylum populations in the Persian Gulf using microsatellite markersبررسی جمعیت ماهی راشگوی معمولی(Eleutheronema tetradactylum ) در سواحل خلیج فارس با کمک نشانگر ریزماهواره29372780FAامیر جافریانحسین ذوالقرنینمهدی محمدیمحمدعلی سالاری علی آبادیسیدجواد حسینیJournal Article20130422Fourfinger Threadfin in shallow coastal waters with sandy or muddy bottom and into the lives of the rivers. The fish in the coastal areas of tropical and subtropical areas of the environment. The family of 7 genera and 35 species have been identified in the warm waters. Persian Gulf fish are apart from the economic elite. Sampled using boats equipped with fishing hooks gill net and sometimes in the Persian Gulf was. And was amplified using the number six position. The highest number of alleles observed in the samples and place Eletet2 Bushehr (5 alleles) and the lowest in the province is the place Eletet16.0 and the samples (one allele). Ho Eletet16.0 samples collected in the range of the lowest position of the province and the province is the highest position Eletet16.0. Shannon index Eletet2 highest position in the province) 1.494 (and its lowest position in the province Eletet17 (0.637) is. AMOVA tests based on risk level 0.01 differences between samples (%76), the difference between the groups (regions) (%0), differences between regions (%24) was calculated. similar genetic criteria Nei, (1972) The province of Khuzestan and Bushehr specimens (0.486) and genetic distance between samples of Khuzestan and Bushehr (0.615) exists. In the present study, heterozygosity at the highest position in the province of Bushehr is Eletet2. The highest observed heterozygosity (Ho), 0.923 is the position Eletet16.0 and Bushehr specimens. The amount of heterozygosity observed in this study is more indicative of the amount expected heterozygosity genetic variability due to fish migration in the near and far and free access to water (high gene flow) is. The results suggest that it is probably a fish population in the areas of Fourfinger Threadfin conventional fisheries management perspective there is any, is the same.راشگوی معمولی در آبهای ساحلی کم عمق با بستر شنی یا گلی زندگی می کند. از این خانواده 7 جنس و 35 گونه در آبهای گرم شناسایی شده است. از نظر اقتصادی جز ماهیان ممتاز خلیج فارس محسوب می شوند. نمونه برداری در این تحقیق با استفاده از قایق های صیادی مجهز به تورگوشگیر و بعضاً قلاب در حوزه خلیج فارس انجام شد. تعداد شش جایگاه آلل استفاده شد. بیشترین تعداد آ- دشکلی(راوانی 0.شد.ول لل مشاهده شده در جایگاه Eletet2 و مربوط به نمونه های استان بوشهر (5 آلل) و کمترین مقدار آن در جایگاه Eletet16.0 و مربوط به نمونه های استان خوزستان می باشد (1 آلل). کمترین دامنه Ho در جایگاه Eletet16.0 درنمونه های جمع آوری شده از استان خوزستان و بیشترین مقدار در جایگاه Eletet16.0 مربوط به استان بوشهر می باشد. بیشترین مقدار شاخص شانون در جایگاه Eletet2 در استان بوشهر) 494/1 ( و کمترین مقدار آن جایگاهEletet17 در استان خوزستان(637/0) می باشد. بر اساس تست AMOVA درسطح احتمال 01/0 اختلاف بین نمونه های هرمنطقه (05/0 P≤و 76%) ، اختلاف بین گروه ها(نواحی) (05/0 P≤و 0%) ، اختلاف بین مناطق(05/0 P≤و 24%) محاسبه شد. شباهت ژنتیکی بر اساس معیارNei,(1972) میان نمونه های استان خوزستان و بوشهر(486/0) و فاصله ژنتیکی میان نمونه های استان خوزستان و بوشهر(615/0)وجود دارد. در مطالعه حاضر بیشترین مقدار هتروزایگوسیتی مورد در جاِیگاه Eletet2 در نمونه های استان بوشهر می باشد. بیشترین مقدار هتروزایگوسیتی مشاهده شده(Ho)، 923/0 مربوط به جایگاه Eletet16.0 و نمونه های استان بوشهر می باشد. در این بررسی مقدار هتروزایگوسیتی مشاهده شده از مقدار هتروزایگوستی مورد انتظار بیشتر می باشد که بیانگر تغییرپذیری ژنتیکی در این ماهی بعلت مهاجرت ها نزدیک و دور و دسترسی به آبهای آزاد(جریان ژنی بالا) می باشد. نتایج حاکی از آن است که احتمالاً یک جمعیت ماهی راشگوی معمولی در مناطق نمونه بردای وجود دارد و لازم است نگاه شیلات در مدیریت این گونه، یکسان باشد. https://jmst.kmsu.ac.ir/article_2780_72547df043bce78553addd97dbcd3430.pdfانجمن علوم و فنون دریاییمجله علوم و فنون دریایی2008-896512120130401تأثیر آرتمیای غنی شده با بتائین و غذای خشک بتائین دار بر رشد، بقا، مقاومت محیطی و ترکیب شیمیایی بدن لاروهای میگوی سفید هندی (Fenneropenaeus indicus)تأثیر آرتمیای غنی شده با بتائین و غذای خشک بتائین دار بر رشد، بقا، مقاومت محیطی و ترکیب شیمیایی بدن لاروهای میگوی سفید هندی (Fenneropenaeus indicus)38492781FAمریم معزیمحمد اسدیمیر مسعود سجادیساجده مزارعیایمان سوری نژادهادی دهقانیJournal Article20130422این تحقیق به منظور بررسی تأثیر بتائین بر شاخص های رشد، درصد بقا، مقاومت در برابر تنشهای محیطی شوری (45 و 10 قسمت در هزار)، دما (42 درجه سانتی گراد)، فرمالین (150 قسمت در میلیون) و ترکیب شیمیایی بدن لاروهای میگوی سفید هندی (<em>Fenneropenaeus indicus</em>) انجام شد. آزمایشات در قالب طرح کاملا تصادفی در 4 تیمار غذایی با 3 تکرار در 12 مخزن 18 لیتری انجام گرفت. تیمارهای غذایی عبارت بودند از ناپلیوس تازه آرتمیا و غذای خشک (تیمار شاهد)، ناپلیوس آرتمیای غنی شده با بتائین و غذای خشک (تیمار1)، ناپلیوس تازه آرتمیا و غذای خشک حاوی بتائین (به مقدار 8/0درصد جیره) (تیمار2) و ناپلی آرتمیای غنی شده با بتائین و غذای خشک حاوی بتائین (به مقدار 8/0درصد جیره) (تیمار 3). میگوها 6 بار در روز، هر 4 ساعت یکبار تغذیه می شدند. نتایج نشان داد که در تیمارهای حاوی بتائین (تیمارهای 1، 2 و 3) رشد و درصد بقای لاروها بطور معنی داری نسبت به تیمار شاهد بیشتر بود (05/0> p). در آزمایش های مقاومت به شرایط محیطی نیز تیمارهای حاوی بتائین درصد بقای بالاتری نسبت به تیمار شاهد داشتند (05/0> p). تجزیه لاشه بدن میگوها اختلاف معنی داری را از نظر میزان پروتئین، چربی و خاکستر بین تیمارهای مختلف نشان نداد (05/0<p ). تحقیق حاضر نشان می دهد که غنی کردن ناپلیوس آرتمیا با بتائین و یا اضافه نمودن بتائین به جیره می تواند تاثیر مطلوبی بر شاخص های رشد، بازماندگی و مقاومت به شرایط محیطی در لاروهای میگوی سفید هندی داشته باشد.https://jmst.kmsu.ac.ir/article_2781_b213c2af78178a27eeebb483e3df5efc.pdfانجمن علوم و فنون دریاییمجله علوم و فنون دریایی2008-896512120130401Effective factors on nest site location in the hawksbill turtle (EretmochelysImbricata) in Shidvar Islandبررسی عوامل موثر بر انتخاب محل لانه سازی در لاک پشت های منقار عقابی(Eretmochelys Imbricata) جزیره شیدور49562782FAروح الله زارعسید محمد باقر نبویمهدیه افتخار واقفیJournal Article20130423Nest site location in reptiles is an important stage of their life cycle because environmental factors influence embryo survivorship, incubation quality and sex ratio. For studying effective factors on nest site location in the hawksbill turtle, we measured temperature, moisture, beach slope, particle size of sand and vegetation related to 35 nests in Shidvar Island. In this Island, most nests were in northern beach which has a relatively steep slope. In this slope energy costs and probability of females and hatchlings predation is low. In addition hawksbills preferred to nest amongst vegetation. Of the environmental evaluated, slope appears to have the greatest influence on nest site location, because it is associated with nest elevation and hatching success is higher from nests closest to suitable elevation. It is believed that sea turtles may use multiple cues for nest site location and use a threshold that must be reached for each environmental factor before the turtle initiates nest excavation. انتخاب محل لانه سازی در خزندگان مرحله مهمی از چرخه زندگی آنها محسوب می شود زیرا فاکتورهای محیطی بر میزان ماندگاری تخمها و نوزادان، کیفیت انکوباسیون و نسبت جنسی نوزادان تاثیر می گذارند. برای ارزیابی نقش عوامل موثر در انتخاب محل لانه سازی در لاک پشت های منقار عقابی(<em>Eretmochelys</em> <em>Imbricata</em>)، دما، رطوبت، شیب ساحل، دانه بندی ذرات ماسه و میزان پوشش گیاهی مربوط به 35 لانه در جزیره شیدور (استان هرمزگان) بررسی شدند. نتایج حاکی از آن بود که لاک پشت های منقار عقابی ترجیح می دهند لانه های خود را در نزدیکی و یا در میان پوشش های گیاهی حفرکنند. در این جزیره عمده لانه ها در ساحل شمالی بودند که ارتفاع آن نسبت به خط جزر و مدی بیشتر از سایر نقاط بوده و همچنین منطقه ای به دور از عمل شدید امواج و وزش باد می باشد. میزان موفقیت لانه سازی و میزان موفقیت تفریخ رابطه ای معنی دار را با ارتفاع لانه نسبت به سطح آب دریا نشان دادند. از میان فاکتورهای بررسی شده مشخص گردید که شیب ساحل بیشترین تاثیر را در انتخاب محل مناسب لانه سازی داشته زیرا ارتباطی مستقیم با ارتفاع محل لانه از سطح آب دریا دارد و لانه های موجود در ارتفاع مناسب، دارای میزان موفقیت تولید مثلی بالاتری خواهند بودند. https://jmst.kmsu.ac.ir/article_2782_70c5304c63facbd5a14960c1db249a00.pdfانجمن علوم و فنون دریاییمجله علوم و فنون دریایی2008-896512120130401Study of distribution and diversity of Polychaeta due to impact bottom trawling in Bahrakan fishing area (Persian Gulf)بررسی پراکنش و تنوع پرتاران(Polychaetes) ناشی از فشار های ترال کفی در منطقه صیادی بحرکان(خلیج فارس)59662783FAمهرناز شیرمحمدیبابک دوست شناسسیمین دهقان مدیسهاحمد سوارینسرین سخاییJournal Article20130424The study took place to survey the changes in diversity and distribution of Polychaetes in fishing area of Bahrakan, due to the trawling. Sampling was taken before (15 May) of trawling and two weeks (5 Sep) and three months (14 Nov) after trawling in 2010, in three period in Bahrakan coast. Therefore, eighteen stations placed with the depth of 6 meters and 10 meters.The amount abundance Polychaetes had decreased significantlyin both depths two weeks after trawling <em>(P<0.05)</em><em>.</em> Also in 6m depth, no significant difference was observed between abundance Polychaetes in two weeks and three months after the trawling <em>(p>0.05).</em> Only in 10m depth, abundance Polychaetes after three months comparing to two weeks after trawling had increased significantly <em>(p<0.05)</em>. Changing biomass Polychaetes was similar to Changing abundance. After the trawling, small size individuals became dominant.Abundance Species of<em>Cossura longicirratta</em>had increased in both depths in two weeks after the trawling. Also in both depths, Shannon Diversity and Margalef Species Richness indices showedprocess decreasing and Simpson dominant Index showedprocess increasing. In both depths, Pielou Evenness Index two after trawling had increased. While, after three months comparing to two weeks after trawling had decreased and most effects of trawling were on 6m depth.این مطالعه به منظور بررسی تغییرات پراکنش و تنوع پرتاران در منطقه صیادی بحرکان(خلیج فارس)، بر اثر ترال می باشد. نمونه برداری در سه مدت زمانی به صورت قبل از ترال (25 اردیبهشت) و دو هفته(14 شهریور) و سه ماه (23 آبان) بعد از ترال در سال 1389 در سواحل بحرکان انجام شد. به این منظور 18 ایستگاه در دو محدوده عمق 6 و 10 متر تعیین شد. در هر دو عمق دو هفته بعد از ترال میزان فراوانی پرتاران کاهش معنی داری یافته است<em>(P<0.05)</em>در حالی که در عمق 6 متر بین فراوانی پرتاران در سه ماه و دو هفته بعد از ترال اختلاف معنی داری مشاهده نشده است<em>(P>0.05)</em> و تنها در عمق 10 متری بعد از سه ماه در مقایسه با دو هفته بعد از ترال در فراوانی پرتاران افزایش معنی داری مشاهده شد<em>(P<0.05)</em><em>.</em> تغییرات زی توده پرتاران مشابه با تغییرات فراوانی می باشد. بعد از ترال موجودات با اندازه کوچک غالب شدند. دو هفته بعد از ترال در هر دو عمق فراوانی گونه <em>Cossura longocirrata</em> زیاد و گونه غالب را تشکیل می دهد. در هر دو عمق شاخص غنا مارگالف و تنوع شانون روندی رو به کاهش و غالبیت سیمپسون روندی رو به افزایش را نشان می دهد. همچنین شاخص تراز زیستی پیلو دو هفته بعد از ترال افزایش یافته است درحالی که سه ماه بعد نسبت به دو هفته بعد از ترال کاهش یافته است. بیشترین اثرات ترال بر روی عمق 6 متر بوده است. https://jmst.kmsu.ac.ir/article_2783_b098584a0203e7f1627310e7110fe953.pdfانجمن علوم و فنون دریاییمجله علوم و فنون دریایی2008-896512120130401Effect of Temperature and Photoperiod on Production and Morphometric Characters of a Freshwater Cladoceran, Ceriodaphniaquadrangula (O. F. Muller, 1785)تاثیر دما و فتوپریود بر میزان تولید و خصوصیات مرفومتریک آنتن منشعب آب شیرین Ceriodaphnia quadrangula (O. F. Muller, 1785)67762785FAمحمد حسین خانجانیامیدوار فرهادیانیزدان کیوانیعیسی ابراهیمیJournal Article20130424The most important factors controlling cladocerans production, growth, and morphometric characters are temperature, food quantity and quality and photoperiod. Effects of temperature and photoperiod on production, and morphometric characters of cladoceran, <em>Ceriodaphnia quadrangular</em>, were examined by culturing on green algae <em>Scenedesmus quadricauda</em> in 250 ml conical flasks (150 ml water). Treatments used for temperature (<sup>˚</sup>C)and photoperiod (light hours:dark hours) were 20,25,30 (<sup>˚</sup>C) and 12:12,24:0 and 0:24, respectively. The maximum population density (5.51 ind./ml) obtained at 24:0 and 30 (<sup>˚</sup>C), while maximum body length (731 µm) and maximum body width (491 µm) obtained at 0:24 and 20 (<sup>˚</sup>C). Correspondingly, the maximum adult (61 %), maximum neonate (39 %) and young (9 %) in population under culture conditions of 0:24, 12:12,24:0 (L: D) and 20 (<sup>˚</sup>C) obtained, respectively. Overall, this research showed that growth and reproduction of <em>Ceriodaphniaquadrangula </em>gave better performance at 25 (<sup>˚</sup>C)and 24:0, light: dark photoperiod.دما، کمیت و کیفیت جیره غذایی و فتوپریود از جمله فاکتورهای هستند که بر روی تولید، رشد، خصوصیات مرفومتریک کلادوسر تاثیر می گذارند. تاثیر دما و فتوپریود بر روی تولید، خصوصیات مورفومتریک و مراحل زندگی کلادوسر <em>Ceriodaphnia quadrangula</em>با کشت بر روی جلبک<em>Scenedesmus quadricauda</em> دربشرهای 250 میلی لیتری(150 میلی لیتر حاوی آب) انجام شد. تیمارهای مورد استفاده برای دمای آب (سانتی گراد) وفتوپریود(ساعات نور:تاریکی) به ترتیب 20 ، 25 و30 درجه سانتی گراد و 12 : 12، 24 : 0 و 0 : 24 بود. بالاترین تراکم جمعیت (51/5 فرد در هر میلی لیتر) در روشنایی 24 ساعت کامل و دمای 25 درجه سانتی گراد، بیشترین طول بدن (731 میکرومتر)، بیشترین عرض بدن (491 میکرومتر) در 24 ساعت تاریکی کامل و دمای 20 درجه سانتی گراد بدست آمد. بطور متناظر بیشترین درصد فرد بالغ (61 درصد)، بیشترین درصد Neonate (39 درصد) و کمترین درصد فرد جوان(9 درصد) به ترتیب در 24 : 0، 12 : 12، 24 : 0 و در دمای 20 درجه سانتی گراد بدست آمد. در مجموع این تحقیق نشان داد که رشد و تولید گونه <em>C. quadrangula</em>در دمای 25 درجه سانتی گراد و24 ساعت روشنایی عملکرد بهتری دارد .https://jmst.kmsu.ac.ir/article_2785_ac11c311da106db1142e36c3a9f74754.pdfانجمن علوم و فنون دریاییمجله علوم و فنون دریایی2008-896512120130401Effect of stocking density on growth Gracilariopsis persica in Persian Gulfتاثیر تراکم اولیه ذخیره سازی بر رشد جلبک های قرمز Gracilariopsispersica و Gracilariacorticata بعنوان پتانسیل آبزی پروری دریایی در خلیج فارس80904534FAاسماعیل کرمی1. گروه شیلات، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه هرمزگان، بندرعباس، ایرانمیرمسعود سجادی2. گروه زیست شناسی دریا، دانشکده علوم پایه، دانشگاه هرمزگان، بندر عباس، ایرانمحمد امین سلطانی پور3. مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی هرمزگانعبدالرسول دریایی4. اداره کل شیلات هرمزگانJournal Article20140208This study was conducted to investigate the effect of initial stocking density of red algae <em>Gracilaropsis persica</em> and <em>Gracilariacorticata</em> on the growth and biomass production of these species. Three stocking densities of 50 gm<sup>-1</sup>, 125 gm<sup>-1</sup> and 200 gm<sup>-1</sup> were used and algae cultivated in Persian Gulf (Bandar Abbas) in winter for 45 days. Algae collected from natural environment and cultivated on poly ethylene rope in the sea.Relative growth rate (RGR) and total biomass were measured fortnightly. Temperature, salinity, pH and nutrients (nitrate, nitrite and phosphate) were measured during the trial. The result of the present study showed that there were significant differences in growth rate between different treatments in both species (P<0.05). Algae that cultivated with 50 gm<sup>-1</sup> initial stocking density had the highest relative growth rate in both species. At the end of 45-day trial, total biomass was the highest in 200 gm<sup>-1</sup> treatment (P<0.05). Furthermore, the present study showed that the growth rate of <em>Gracilariopsis persica </em>was higher than <em>Gracilariacorticata</em>. The results of the present study showed that stocking density is able to affect the growth of red algae <em>Gracilariopsis persica </em>and<em> Gracilariacorticata</em> and <em>Gracilariopsis persica</em> have higher growth rate and better potential of commercial culture in the Persian Gulf compared to <em>Gracilariacorticata</em>.این مطالعه به منظور بررسی تاثیر تراکم اولیه ذخیره سازی جلبک های قرمز <em>Gracilariopsis persica</em>و <em>Gracilariacorticata</em> بر روی میزان رشد و زی توده کل این جلبک ها انجام شد. در این تحقیق،سه تراکم اولیه gm<sup>-1</sup> 50، gm<sup>-1</sup> 125 و gm<sup>-1</sup> 200 از جلبک های قرمز در سواحل خلیج فارس (بندرعباس) طی 45 روز در فصل زمستان مورد استفاده قرار گرفت. جلبک ها از محیط طبیعی جمع آوری شده و بر روی طناب های پلی اتیلنی در محیط طبیعی دریا کشت داده شدند. میزان رشد نسبی(RGR) و زی توده کل هر دو هفته یکبار اندازه گیری میشد. در طی دوره آزمایش فاکتورهای دما، شوری وpH اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که از لحاظ میزان رشد، بین تیمارهای مختلف تراکم ذخیره سازی در هر دو گونه اختلاف معنی دار وجود داشت (05/0P<). جلبک هایی که با تراکم اولیه gm<sup>-1</sup> 50 کشت شده بودند نسبت به سایر تیمارها در هر دو گونه از درصد رشد نسبی بالاتری برخوردار بودند (05/0P<). میزان زی توده کل در پایان دوره 45 روزه در تراکم اولیه gm<sup>-1</sup> 200 از همه تیمارها بالاتر بود. علاوه بر این آزمایش کنونی نشان داد که رشد گونه <em>Gracilariopsis persica</em> بیشتر از گونه <em>Gracilaria corticata</em> است. آزمایش حاضر نشان داد که تراکم ذخیره سازی اولیه می تواند بر روی رشد جلبک های قرمز<em>Gracilariopsis persica</em>و <em>Gracilaria corticata</em> تاثیر داشته باشد و جلبک <em>Gracilariopsis persica</em> در مقایسه با <em>Gracilariacorticata</em> رشد بیشتری داشته و از پتانسیل بهتری برای پرورش تجاری در خلیج فارس برخوردار است.https://jmst.kmsu.ac.ir/article_4534_9fd67a4f470f221156a574e06237868b.pdfانجمن علوم و فنون دریاییمجله علوم و فنون دریایی2008-896512120130401The effect of repeated implantation of Triiodothyronine on the performance of physiology of cultured female great sturgeon (Huso huso)اثرکاشت مکرر هورمون تری یدوتیرونین بر عملکرد فیزیولوژیک فیل ماهی ماده پرورشی (Huso huso)901054535FAسمانه پورسعید1.گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه گیلان، صومعه سرا، ایرانبهرام فلاحتکار1.گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه گیلان، صومعه سرا، ایرانباقر مجازی امیری2. استادگروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، ایرانJournal Article20140208The objective of this study was to examine the effects of triiodothyronine (T<sub>3</sub>) implantation on the performance of physiology of cultured great sturgeon (<em>Huso huso</em>). Three treatments with 5 fish for each treatment were considered. The experimental treatments included: control (capsules containing cocoa butter alone), low level of T<sub>3 </sub>(T<sub>1</sub>; 1 mg T<sub>3</sub>/kg body weight + cocoa butter), and high level of T<sub>3 </sub>(T<sub>10</sub>; 10 mg T<sub>3</sub>/kg body weight+ cocoa butter). The capsules containing hormones and cocoa butter were intraperitoneally implanted to 3-year-old pre-vitellogenic stage female fish (mean initial body weight 6999.7±100.9 g) every 6 weeks over a six month period from January 2009 to June 2010. The serum levels of some hormone (T<sub>3</sub>, cortisol, ACTH) and biochemical parameters (glucose, cholesterol and calcium) were determined at the initial time and three weeks after each implantation. Growth indices (WG, SGR and CF) were determined at the end of the experiment. The results showed that fish treated with the high and low T<sub>3 </sub>doses produced significant changes in thyroid hormone levels (P<0.05). Serum cortisol was significantly higher in T<sub>3</sub>- implanted fish than in control fish (P<0.05). Serum glucose and calcium concentrations were significantly greater in fish treated with the high T<sub>3 </sub>doses compared to the other two experimental groups (P<0.05). Significant differences were observed in serum ACTH and cholesterol concentrations among treatments in the last and second sampling time, respectively (P<0.05). Final weight was the highest in T<sub>1</sub>-implanted fish; intermediate in those implanted the high T<sub>3</sub> dose, and lowest in controls (P<0.05). These results indicated that the long-term implantations of T<sub>3</sub> hormone influence the physiological parameters of great sturgeon and promote the somatic growth in a physiological dose.این مطالعه با هدف بررسی اثرات کاشت هورمون تری یدوتیرونین (T<sub>3</sub>) بر عملکرد فیزیولوژیک فیل ماهیان (<em>Huso huso</em>) ماده پرورشی انجام پذیرفت. در این مطالعه، سه گروه آزمایشی و پنج عدد ماهی به ازای هر گروه در نظر گرفته شد. تیمار های آزمایش شامل تیمار شاهد (دریافت کننده کپسول های حاوی کره کاکائو)، سطح پایین T<sub>3</sub> (T<sub>1</sub>؛1 میلی گرم T<sub>3</sub> به ازای هر کیلوگرم وزن بدن + کره کاکائو) و سطح بالای T<sub>3</sub> (T<sub>10</sub>؛10 میلی گرم T<sub>3</sub> به ازای هر کیلوگرم وزن بدن + کره کاکائو) بودند. کپسول های حاوی هورمون-کره کاکائو، به صورت داخل صفاقی در بدن فیل ماهیان پرورشی سه ساله در مرحله پیش زرده گیری (وزن متوسط 9/100 ± 7/6999 گرم) هر 6 هفته و به مدت شش ماه از بهمن 88 تا مرداد 89 کاشته شدند. تغییرات هورمونی (T<sub>3</sub>، کورتیزول و ACTH) و پارامتر های بیوشیمیایی (گلوکز، کلسترول و کلسیم) در شروع آزمایش و سه هفته پس از هر مرحله ایمپلنت اندازه گیری شدند. شاخص های رشد (WG، SGR و CF) در شروع و پایان دوره آزمایش تعیین گردیدند. تغییرات معنی داری در غلظت هورمون های تیروئیدی در ماهیان تیمار شده با هورمون T<sub>3</sub>مشاهده شد (P< 0.05). غلظت کورتیزولسرم خون در ماهیان تیمار شده با دوز های مختلف T<sub>3</sub>به طور معنی داری بیشتر از گروه شاهد بود (P< 0.05). غلظت گلوکز و کلسیم سرم در ماهیان تیمار شده با دوز بالای T<sub>3</sub>به طور معنی داری بیشتر از دو گروه آزمایشی دیگر بود (P< 0.05). اختلاف معنی داری در غلظت ACTH بین تیمارهای مختلف در آخرین نمونه گیری و کلسترول در دومین نمونه گیری مشاهده شد (P< 0.05). وزن نهایی ماهیان تیمار T<sub>1</sub> به طور معنی داری از گروه شاهد بیشتر بود (P< 0.05). نتایج این مطالعات نشان داد که ایمپلنت T<sub>3</sub> قادر است پارامترهای فیزیولوژیک فیل ماهی را تحت تاثیر قرار دهد و در دوزهای فیزیولوژیک اثرات مثبت بر رشد سوماتیک این گونه دارد.https://jmst.kmsu.ac.ir/article_4535_ed6c0c5d372249f5722cde955a5b0813.pdfانجمن علوم و فنون دریاییمجله علوم و فنون دریایی2008-896512120130401Study of mitotic index in Nayband bay coral reefsبررسی شاخص میتوزی در آبسنگهای مرجانی خلیج نای بند1061134536FAمهدی بلوکیسازمان حفاظت محیط زیستسید محمدباقر نبویدانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهراحمد سواریاحسان توسل پورمنیر حقیقتJournal Article20140208Coral reefs which are one of the most significant marine ecosystems have symbiosis with zooxanthella for their growth and survival. Today zooxanthella and coral symbiosis is in the danger of anthropogenic and global climate changes. A better understanding of the mitosis cycle of the cell in symbiotic algae leads to a quantitative assessment of stress in corals and a clear presentation of the effect of the relationship between mitotic division and pollutants. To conduct this study in the first investigation, the best concentration of live coral reefs was selected by using Manta Tow method. The coral sampling of the region was conducted by scuba diving from dominant genus of the region through one year in three seasons including cold, moderate and warm season. By extracting zooxanthella with air brush machine, counting the dividing zooxanthella under microscope and forming a simple proportion to the total counted zooxanthella mitotic index was obtained. Eventually it was determined that mitotic index has significant alteration between warm and cold season with moderate season. آبسنگهای مرجانی که از مهمترین اکوسیستم های دریایی می باشند جهت رشد و بقای خود دارای رابطه همزیستی با جلبک دینوفلاژله زوگزانتلا می باشند. امروزه همزیستی زوگزانتلا و مرجان در معرض خطر ناشی از فعالیتهای بشری و تغییر آب و هوای جهانی می باشد. درک بهتر از چرخه میتوزی سلول در جلبک همزیست منجر به ارزیابی کمّی استرس در مرجانها و ارائه توضیح روشنی از اثر رابطه بین تقسیم میتوزی و آلاینده های می شود. جهت انجام این مطالعه در بررسی اولیه با استفاده از روش Manta Tow بهترین تراکم از آبسنگ های مرجانی زنده انتخاب شد. سپس با انجام غواصی اقدام به نمونه برداری از مرجانهای منطقه گردید. نمونه برداری در طی یکسال در سه فصل سرد، معتدل و گرم از جنس غالب منطقه (<em>Porites sp.</em>) صورت گرفت و با استخراج زوگزانتلا توسط دستگاه air brush و شمارش زوگزانتلاهای در حال تقسیم در زیر میکروسکوپ و ایجاد یک تناسب ساده نسبت به کل زوگزانتلاهای شمارش شده، شاخص میتوزی به دست آمد که در پایان مشخص شد که میانگین شاخص میتوزی دارای تغییرات معنادار بین فصول گرم و سرد با فصل معتدل می باشد.https://jmst.kmsu.ac.ir/article_4536_cceca6350f69d4ab9009e84d397a31e1.pdfانجمن علوم و فنون دریاییمجله علوم و فنون دریایی2008-896512120130401Identification and biogeographical distribution of nine new Ostracoda species from the Makran (Oman) Seaشناسایی و انتشار جغرافیایی 9 گونه جدید از استراکودهای بنتیک دریای مکران (عمان)1141224537FAسید محمد باقر نبویدانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهرسید غلامرضا موسی پناهدانشگاه محیط زیست کرجابراهیم رجب زاده قطرمیدانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهربابک مقدسیناصر مصطفویپروانه شوکتسیده نرگس نبویمحمود قیم اشرفیJournal Article20140208An identification study of ostracoda fauna was performed on 12 bottom sediment samples collected from the Makran (Oman) Sea at depths from 30 to 130 m using Van Veen Grab with 0.1 m<sup>2</sup> area. At each station three sub-samples were collected using handy corer (6.15 cm<sup>2</sup> area). A total of 80 species were identified and their biogeographic distributions has been discussed. Nine species are described as new in the study area. In relation to faunas from other Indo-Pacific regions, the ostracoda fauna in the study area was moderately diverse and the majority of the species were represented. The fauna shows close affinities to those of the Red Sea and the Indo-Pacific region. Only one “cosmopolitan” species (<em>Falsocythere terryi</em>) is common to the Makran (Oman) region and the Mediterranean. All new specimens figured are deposited at the Micropalaoontological section of Senckenberg Museum (Frankfurt am Main) under catalogue numbers SMF Xe 22250-22556. The present study is a part of winter cruise 2006 results which has been held in Makran Sea and Persian Gulf (ROPME Sea Area) region. New species identified are following: <em>Neonesidea paiki </em>sp. <em>Costa afriorientalis </em>sp., <em>Bosella hormuzensis </em>sp., <em>Quasibradleya pseudoandamanae </em>sp., <em>Microcythere crescentiformis </em>sp., <em>Paradoxostoma butticulum </em>sp., <em>P. curvirostrum </em>sp., <em>P. procerum </em>sp., <em>P. ensiformis </em>sp.به منظور مطالعه و شناسایی فون استراکودهای بنتیک در دریای مکران (عمان) از 12 ایستگاه در اعماق 30 الی 103 متر نمونه برداری های رسوب با استفاده از گرب مدل ون وین با مساحت 1/0 متر مربع برداشت شد. در هر ایستگاه 3 زیرنمونه با استفاده از کورر دستی (مساحت 15/6 سانتی متر مربع) جهت مطالعه استراکودها برداشت گردید. در این مطالعه 80 گونه استراکود شناسایی گردید و انتشار جغرافیای زیستی آنها با مناطق دیگر مقایسه شد. بر این اساس فونای استراکود دریای مکران (عمان) در مقایسه با سایر مناطق هند و آرام کمتر بود و اکثر گونه ها از فراوانی کمی برخوردار بودند. فونای منطقه مورد مطالعه با فونای مناطق دریای سرخ و هند و آرام بسیار مشابه بود. دراین مطالعه تعداد 9گونه جدیداز استراکودها شناسایی شده که این گونه ها هم اکنون در بخش میکروپالئونتولوژی موزه سنکنبر فرانکفورت آلمان با شماره کاتالوگ SMFXe 22250-22556 نگهداری می شوند. مطالعه موجود بخشی از اطلاعات گشت زمستانه دریایی سازمان منطقه راپمی است که در سال 1385 انجام گرفت و شناسایی گونه های استراکود در سال 1389 به اتمام رسید. گونه های شناسایی شده جدید عبارتند از:<em>Neonesidea paiki </em>sp. <em>،</em><em>Costa afriorientalis </em>sp.، <em>Bosella hormuzensis </em>sp.، <em>Quasibradleya pseudoandamanae </em>sp.،<em>Microcythere crescentiformis </em>sp. ، <em>Paradoxostoma butticulum </em>sp. ، <em>Paradoxostoma curvirostrum </em>sp. ، <em>Paradoxostoma procerum </em>sp. ، <em>Paradoxstoma ensiformis </em>sp. .https://jmst.kmsu.ac.ir/article_4537_e56557585721ace12c5cdeb26e1430bd.pdf