انجمن علوم و فنون دریاییمجله علوم و فنون دریایی2008-896512320140901Histology of intestine and fatty acid profile of Pacific white shrimp (Litopenaeus vannamei) effected by dietary inulinبررسی بافت شناسی کلاسیک روده و پروفیل اسیدهای چرب میگوی وانامی (Litopenaeus vannamei) تحت تاثیر پربیوتیک اینولین4146190FAامین اوجی فرددانشگاه خلیج فارس بوشهرعبدالمحمد عابدیان کناریدانشگاه تربیت مدرسعلی طاهریدانشگاه دریانوردی و علوم دریایی چابهارJournal Article20140902The effects of inulin were studied on the growth indices, intestinal morphology as well as fatty acid profile of the Pacific white shrimp, <em>Litopenaeus</em> <em>vannamei</em> with average weight 3.21±0.03 g for 5 weeks. The experiment was carried in triplicate, was conducted in circular PVC tanks of 300 L capacity with 25 shrimp per tank at the Aquaculture Center (Delvar, Bushehr province). Inulin was added to the diets at a 2 levels (0 and 2 percent). The shrimp were fed the experimental diets to visual satiety five times a day at 08:00, 12:00, 16:00, 20:00 and 24:00 h. No significant differences in growth performances (such as survival, feed conversion ratio (FCR), specific growth rate (SGR), Protein efficiency ratio (PER)) was observed, however, Dietary inulin brought about significantly improved 20:3n3 fatty acid content between the two treatments (<em>P>0.05)</em>. Intestine epithelium cells height in the abdominal sections significantly (<em>P< 0.05</em>) were higher in shrimp fed by dietary inulin. The results of this study showed that supplement of 2% of inulin has positive effects on fatty acid profile and intestinal morphology in <em>Litopenaeus</em> <em>vannamei</em>.تاثیر پربیوتیک اینولین بر شاخص های رشد، مورفولوژی روده و پروفیل اسیدهای چرب میگوی وانامی <em>(</em><em>Litopenaeus vannamei</em><em>)</em> با وزن متوسط 03/0±21/3 گرم به مدت 5 هفته مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش با 3 تکرار درون مخازن پلی اتیلنی مدور با ظرفیت 300 لیتر و با تراکم ذخیره سازی 25 عدد میگو در مرکز آبزی پروری شیلات (استان بوشهر، دلوار) انجام گرفت. اینولین در 2 سطح (صفر و 2 درصد) به جیره های غذایی اضافه گردید. غذادهی به میگوها به میزان سیری و 5 بار در روز در ساعات 8، 12، 16، 20 و 24 انجام شد. افزودن اینولین تغییر معنیداری در شاخصهای رشد (شامل، بقاء، ضریب تبدیل غذایی، ضریب رشد ویژه و نرخ بازده پروتئین) ایجاد نکرد <em>(</em><em>05/0<</em>P<em>) </em>ولی میزان اسید چرب 3n20:3 بطور معنی داری افزایش یافت (<em>05/0></em>P). همچنین، طول سلولهای اپیتلیال روده در هر سه بند شکمی در تیمار اینولین به طور معنیداری بیشتر از گروه شاهد بود (<em>05/0></em>P). نتایج این آزمایش نشان داد که اضافه کردن اینولین به جیره میگوی وانامی به میزان 2 درصد اثرات مثبتی بر پروفیل اسیدهای چرب و مورفولوژی روده دارد.انجمن علوم و فنون دریاییمجله علوم و فنون دریایی2008-896512320140901Survey of Monsoon phenomenon effect on heavy metals concentration (Cd, Cu, Ni, Pb and Zn) in the sediment of Gulf of Gwatr to Pozmمطالعه تأثیر پدیده مونسون بر تغییر غلظت فلزات سنگین Cd، Cu، Ni، Pb و Zn در رسوبات امتداد خلیج گواتر تا پزم15256191FAعلیرضا صفاهیهدانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهرساحل پاکزاد توچاییدانشگاه زابلمحمدتقی رونقدانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهربیتا ارچنگیدانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهرمحمدعلی حمزهموسسه ملی اقیانوس شناسیJournal Article20140902Heavy metals in marine ecosystems are from both natural and anthropogenic sources. The monsoon is a natural phenomenon that can effect the heavy metals concentration. The monsoon can affect heavy metal concentration in coastal areas through rainfall and leaching and also disrupting of water layer. The effect of monsoon on changes of concentrations heavy metals such as Cd, Cu, Ni, Pb and Zn in the sediment of Chabahar coast were studied in 2010. Samples were collected from the sediment of Gwatr, Beris, Ramin, Chabahar, Tis and Pozm stations in premonsoon, monsoon and post monsoon seasons (May, August and November respectively) during low tide. After preparation of samples, heavy metal concentration was determined by using the atomic absorption spectrophotometer. The concentration of Cd, Cu, Ni, Pb and Zn were 0.36, 4.97, 17.14, 8.88 and 24.93 µg/g dw respectively. The Cd concentration in the sediment was influenced by regional sources. The increase of Cu and Zn concentration from monsoon until post monsoon could be caused by rainfall and disturbance in the coastal sediments. The increase of Pb concentration in monsoon and post monsoon could be due to rapid precipitations of Pb, this increase could be affected due to coastal runoff in monsoon and the resumption of the vessel<sup>’</sup>s activity in post monsoon.فلزات سنگین در محیط های دریایی از دو منبع طبیعی و انسانی منشأ می گیرند. از پدیده های طبیعی تأثیرگذار بر غلظت فلزات سنگین پدیده مونسون است. مونسون با افزایش بارندگی و آبشویی سواحل و بر هم زدن لایه های آب می تواند بر غلظت عناصر اثر داشته باشد. در سال 1389 این تحقیق به منظور بررسی تأثیر پدیده مونسون بر تغییرات غلظت فلزات سنگین Cd<em>، </em>Cu،Ni،PbوZnدر رسوب سواحل جزر و مدی چابهار صورت گرفت. نمونه برداری از رسوب ایستگاه های گواتر، بریس، رمین، چابهار، تیس و پزم در فصل های پیش مونسون، مونسون و پس از مونسون (به ترتیب در اردیبهشت، مرداد و آبان) در هنگام جزر انجام شد. غلظت فلزات بعد از آماده سازی نمونه ها، توسط دستگاه جذب اتمیاندازه گیری گردید. غلظت فلزات Cd، Cu، Ni، Pb و Zn به ترتیب 36/0، 97/4، 14/17، 88/8 و 93/24 میکروگرم بر گرم بر وزن خشک اندازه گیری شد. بر اساس نتایج عدم تفاوت غلظت Cd می تواند ناشی از تأثیرپذیری این فلز از منابع منطقه ای باشد. روند افزایش غلظت Cu و Zn رسوب از پیش مونسون به پس از مونسون نیز می تواند ناشی از بارندگی و آشفتگی رسوبات ساحلی باشد. همچنین افزایش غلظت Pb از پیش مونسون به پس از مونسون به دلیل تمایل این فلز به نشست سریع و رسوب گذاری بوده که در طی این فصول در اثر شستشو و جاری شدن آبهای ساحلی و از سرگیری مجدد فعالیت شناورها در پس از مونسون غلظت Pb افزایش می یابد.انجمن علوم و فنون دریاییمجله علوم و فنون دریایی2008-896512320140901Determination of lethal concentration (LC50) of Cadmium in Yellowfin Seabream, Acanthopagrus latusتعیین غلظت کشنده (LC50) کادمیم کلراید در ماهی شانک زرد باله (Acanthopagrus latus)26326192FAعلی وابونیاندانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهرعبدالعلی موحدی نیادانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر.علیرضا صفاهیهدانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهرسید علی اکبر هدایتیدانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان0000-0001-7658-5314Journal Article20140902Different pollutants as well as heavy metals have undesirable effects on aqutic organisms and potentially may affect humans as a final consumer in food chains. Cadmium is one of the elements in most industrial effluents and so study on the effects of this dangerous element on aquatic animals is very important and necessary. In this study, acute toxicity of Cadmium on the Yellowfin Seabream, <em>Acanthopagrus latus</em> under laboratory conditions were examined. All experiments were according the standard methods for 96 hours exposure. Concentrations of 0.1, 1, 10 and 100 mg/lit Cadmium chloride were used to determine the Range Finding Test. Therafter fish were divided into 8 groups of 12 individuals with 3 replicates (100-120 g) One group was considered as the control and other groups were exposed to 15, 25, 35, 45, 55 , 65 and 95 mg/lit Cadmium chloride respectively. Important environmental parameters such as pH, dissolved Oxygen and temprature were measured and recorded. Data were analyzed using SPSS program and Probit statistical method. According to the results, lethal concentration (LC50), maximum acceptable toxicant concentration (MATC), lowest observed effect concentration (LOEC) and no observed effect concentration (NOEC) of Cadmium chloride for Yellowfin Seabream were 34.97, 3.497, 35 and 25 mg/lit respectively.آلایندههایی از قبیل فلزات سنگین اثرات نامطلوبی بر آبزیان و در نهایت انسان به عنوان مصرف کننده نهایی دارند. کادمیم یکی از فلزات سمی موجود در پساب صنایع مختلف میباشد. لذا بررسی اثرات این آلاینده بر آبزیان ضروری به نظر میرسد. در این تحقیق سمیت حاد فلز کادمیم روی ماهی شانک زرد باله (<em>Acanthopagrus latus</em>) در شرایط آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفت. آزمایشها به روش استاندارد طی 96 ساعت انجام شد. آزمایشات اولیه به منظور یافتن محدوده کشندگی با قرار دادن 6 عدد ماهی در داخل هر تانک با غلظتهای 1/0، 1، 10 و 100 میلی گرم بر لیتر صورت گرفت. پس از تعیین محدوده کشندگی ماهیها به طور تصادفی به 8 گروه 12 تایی با 3 تکرار تقسیم شدند. میانگین وزنی ماهیها بین 100تا 120 گرم بود. یک گروه به عنوان شاهد و 8 گروه تحت تیمار در معرض غلظتهای 15، 25، 35، 45، 55، 65،95 میلی گرم بر لیتر کادمیم کلراید قرار گرفتند. کلیه پارامترهای مهم فیزیکوشیمیایی آب نظیر pH، اکسیژن محلول و درجه حرارت اندازه گیری شد. دادهها با استفاده از برنامه نرم افزاری SPSS و روش تحلیل آماری Probit Analysis مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. مقدار LC<sub>50</sub><sub>، </sub>حداکثر غلظت مجاز سمیت<sup><sup>[1]</sup></sup>(MATC)، حداقل غلظت موثر<sup><sup>[2]</sup></sup> (LOEC) و غلظت بی تأثیر<sup><sup>[3]</sup></sup> (NOEC) برای ماهی شانک زرد باله پس از گذشت 96 ساعت به ترتیب 97/34، 497/3، 35 و 25 میلی گرم بر لیتر کادمیم کلراید به دست آمد.<br />انجمن علوم و فنون دریاییمجله علوم و فنون دریایی2008-896512320140901Histological characterization of venom secretory cells in the stinger of 3 stingrays (Dasyatidae) species: Dasyatis bennetti, Himantura walga, Himantura gerrardi, in northern water of Persian Gulf and Oman Seaخصوصیات بافتشناسی سلولهای ترشح کننده زهر در خار 3 گونه از سفرهماهیهای دمگزنده (Dasyatidae): Dasyatis bennetti ، Himantura walga ، Himantura gerrardi، در آبهای شمالی خلیج فارس و دریای عمان33416193FAهادی دهقانیدانشگاه هرمزگانمیرمسعود سجادیدانشگاه هرمزگانپریا پرتودانشگاه رازیحمید رجاییاندانشگاه شیرازجعفر جلاییدانشگاه شیرازJournal Article20140902Rays are common elasmobranches in the northern waters of Persian Gulf and Oman Sea that may have one or more mineralized serrated stingers on the whip-like tail. The stingers are covered by epidermal cells among which some can produce venom. When these animals are dorsally touched, the stinger may be introduced into the aggressor by a whip reflex mechanism, causing severe mechanical injuries and inoculating the venom. A comparative morphological characterization of the stinger epidermal tissue of different ray species in the northern part of Persian Gulf and Oman Sea was carried out in this study. EDTA was used for decalcification of stings and conventional histological processes were subsequently employed. The results indicated that structure of dermis and epidermis layers of stings in all species are similar to those of corresponding layers in other parts of fish’s body. The results of the present study have also shown that all three examined species, had venom secretory cells. Distribution of venom secretory cells varies in each species; in <em>Dasyatis bennetti </em>and<em> Himantura walga</em> species, these cells presented in all covered epithelium of stings and in <em>Himantura gerrardi</em>, were in the ventral, ventro-lateral and dorso-lateral of the spine. These differences among the stingers of various species may explain the envenomation severity in these species.سفرهماهیها از جمله غضروف ماهیهایی هستند که در آبهای شمالی خلیج فارس و دریای عمان حضور دارند و ممکن است که بر روی دم شلاق مانند خود یک یا چند خار سخت دندانهدار داشته باشد. وقتی که پشت این حیوانات لمس شود، دم با یک حرکت رفلکسی حرکت میکند و خار خود را در بدن متجاوز وارد میکند که باعث ایجاد جراحت و وارد کردن زهر میشود. در این تحقیق به مقایسه خصوصیات مورفولوژیکی بافت زیرپوستی خار در گونههای مختلف سفرهماهیهای قسمت شمالی خلیج فارس و دریای عمان پرداخته گردیده است. با استفاده از EDTA، خارها کلسیمگیری شده و سپس با استفاده از روشهای مرسوم، عملیات بافتشناسی بر روی خارها انجام شد. نتایج نشان داد که ساختار لایههای پوست و زیرپوست خارها در تمامی گونهها، شبیه به ساختار متناظر آنها در دیگر قسمتهای بدن ماهیها است. همچنین نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که هر سه گونه مورد مطالعه دارای سلولهای ترشح کننده زهر هستند. پراکنش سلولهای ترشح کننده زهر در گونههای مختلف، متفاوت است؛ در گونههای پوی گزنده<em>Dasyatis bennetti</em> ، و پوی دوخار <em>Himantura walga</em>این سلولها در تمام قسمتهای زیرپوست اطراف خار مشاهده شد و در گونه پوی چهارگوش <em>Himantura gerrardi</em> تنها در شیارهای پهلویی و قسمت کناری شکمی و پشتی خار بودند. این تفاوت در میزان پراکنش در میان گونههای مختلف احتمالا تفاوت در شدت مصدومیت آنها را توجیه میکند.انجمن علوم و فنون دریاییمجله علوم و فنون دریایی2008-896512320140901خالص سازی و بررسی فیلوژنی گونه Amphora cf. coffeaeformis جدا شده ازآبهای سواحل چابهار بر اساس توالی ژنی LSU-rDNAخالص سازی و بررسی فیلوژنی گونه Amphora cf. coffeaeformis جدا شده ازآبهای سواحل چابهار بر اساس توالی ژنی LSU-rDNA42506194FAگیلان عطاران فریمانگروه زیست شناسی دریا، دانشکده علوم دریایی، دانشگاه دریانوردی و علوم دریایی چابهارسید علی موسویمرکز تحقیقات شیلات چابهارفاطمه ناصریشبکه دامپزشکی چابهارJournal Article20140902جداسازی، کشت، خالص سازی و شناسایی دقیق فیتوپلانکتون های بومی هر منطقه می تواند مبنای تحقیقات بعدی بر روی گونه ها باشد. به منظور شناسایی و بررسی فیلوژنتیکی گونه ای از جنس <em>Amphora</em> به صورت تک سلولی از خلیج چابهار جدا و خالص گردید و در محیط کشت F2S که حاوی سیلیس بود کشت داده شد. گونه ها تحت شرایط مناسب در ژرمیناتور انکوبه شدند. rDNA از سویه خالص استخراج گردید و توالی نوکلئوتیدها در بخشی از ناحیه LSU-rDNA بررسی گردید. آنالیزهای فیلوژنتیکی MP و NJ نشان داد که Bacillariophycea یک گروه مونوفایلتیک را تشکیل میدهد و ایزوله ایرانی در کلاد 1 قرار گرفته و بیشترین شباهت را به <em>A.coffeaeformis</em> دارد. بررسی خصوصیات مورفولوژی هم با نتایج مولکولی مطابقت داشت.انجمن علوم و فنون دریاییمجله علوم و فنون دریایی2008-896512320140901Effects of environmental factors on distribution of sea cucumbers in subtidal region of Chabahar Bayتاثیر فاکتورهای محیطی بر پراکنش خیارهای دریایی ناحیه زیر جزر و مدی خلیج چابهار51626195FAآرش شکوریدانشگاه دریانوردی و علوم دریایی چابهارسید محمد باقر نبویدانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهرپریتا کوچنیندانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهراحمد سواریدانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهرعلیرضا صفاهیهدانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهرJournal Article20140902Considering the importance of environmental factors on marine organisms, a survey of factors that affect the subtidal sea cucumber community was carried out in the eastern part of Chabahar Bay, a region with anthropogenic effects on marine ecosystem, from May 2007 to July 2008. Four quadrates with 100m<sup>2</sup> area were sampled with SCUBA diving method in each region. Temperature had significant variation among the stations and seasons. There is a positive correlation (99%) between salinity and sea cucumber density and a negative correlation (95%) between turbidity and density. PCA indicated that salinity, pH, turbidity and temperature had 82.78% of all variance of the environmental factors and other factors did not exhibit such a relation with sea cucumber dispersion. Northern stations (Sepah and Kalantary) were located in same category in Fall 2007 and Winter 2008. These stations had the least pH and the highest salinity and turbidity in Fall and the highest pH and the least turbidity in Winter. Southern stations (Beheshti and Hotel Daryai) located in the same category in summer and fall 2007. These stations had the most pH and the least salinity in the summer and the most temperature and turbidity in the fall. با توجه به اهمیت فاکتورهای محیطی در زندگی آبزیان بررسی فاکتورهای موثر بر اجتماع خیارهای دریاییِ منطقه زیر جزر و مدی ناحیه شرقی خلیج چابهار که بیشترین تاثیرات انسانی را داشته است، از تیر ماه1386 تا اردیبهشت 1387 صورت گرفت. برای این منظور 4 منطقه انتخاب و در هر منطقه 4 کوادرت هر یک به مساحت 200مترمربع(20×10) به روش غواصی اسکوبا بررسی شد. فاکتورهای محیطی دما، شوری، اکسیژن، pH، مقدار کل ماده آلی، نوع بستر، عمق و شفافیت آب مورد پایش و خیارهای دریایی مورد شناسایی و شمارش قرار گرفتند. شوری و pH در فصول مختلف اختلاف معنی دار داشته و بستر تنها در ایستگاهها دارای اختلاف معنی دار بوده است. تنها بین شوری و تراکم خیارهای دریایی در سطح 99 درصد همبستگی مثبت و بین میدان دید(کدورت) و تراکم در سطح 95 درصد همبستگی منفی وجود داشته است. بر اساس آنالیز تجزیه مولفه های اصلی 4 فاکتور، به ترتیب اهمیت شوری، pH ، شفافیت آب، درجه حرارت در مجموع 78/82 درصد کل واریانس شرایط محیطی را دربر می گیرند. سایر فاکتورها با پراکنش خیارهای دریایی ارتباطی نشان نداده اند. ایستگاههای شمالی (سپاه وکلانتری) در پاییز86 و زمستان86 در یک دسته جای دارند، زیرا در پاییز بیشترین شوری و کمترین شفافیت و pH و در زمستان بیشترین شفافیت و pH را داشته اند. همچنین ایستگاههای جنوبی (بهشتی و هتل دریایی) در پاییز86 و تابستان86 در یک دسته قرار گرفته اند که در تابستان بیشترین pH و کمترین شوری و در پاییز بیشترین دما و کمترین شفافیت را داشته اند.انجمن علوم و فنون دریاییمجله علوم و فنون دریایی2008-896512320140901Numerical Modeling and Estimation of Renewable Energy of Tidal Current in Khoore Musaمدل سازی عددی و برآورد انرژی تجدیدپذیر جریان های جزر و مدی در خورموسی63736196FAمسعود محمودافمؤسسه ملی اقیانوس شناسیوحید چگینیمؤسسه ملی اقیانوس شناسیJournal Article20140902In this article, two three-dimensional hydrodynamic and numerical models, <em>COHERENS</em> and <em>BOM</em> are used to investigate the renewable tidal energy in Khoore Musa. Firstly, the effect of 6 tidal constituents on regional hydrodynamic is estimated in 10 sigma levels in vertical and 250 resolution. The results of both models are verified with field data recorded by Iranian National Institute for Oceanography. It is found that the outcomes of COHERENS are more reliable but calibration is required. Whereas the accuracy of calibrated hydrodynamic module of <em>COHERENS</em> is approved, the energy of tidal currents is calculated. In this study, the current energy module is developed and set as a supplementary module. Hourly averaging of current energy during one month indicated that the maximum value recorded was more than 0.65 <em>MWh</em>. The maximum depth-integrated energy of this area was about 5 <em>MWh</em>. The best and more advantageous area to extract energy is a strait in the Middle-Bar with density of more than 300 .در این مقاله با استفاده از دو مدل عددی سه بعدی هیدرودینامیک دریا <em>COHERENS</em> و <em>BOM</em> به مطالعه و برآورد انرژیهای جریانهای جزر و مدی در خور موسی پرداخته شده است. ابتدا هیدرودینامیک منطقه تحت اثر 6 مؤلفهی اصلی جزر و مدی، با قابلیت تفکیک 250 متر و در 10 تراز قایم، شبیهسازی شده و نتایج هر دو مدل با جریانسنجیهای به عمل آمده توسط مؤسسه ملی اقیانوس شناسی مقایسه شده است. نتایج مدل <em>COHERENS</em>به واقعیت نزدیکتر بوده و لذا این مدل به منظور تدقیق بیشتر واسنجی میشود. پس از اطمینان از صحت نتایج مدل واسنجی شدهی <em>COHERENS</em>، مدل انرژی جریانهای جزر و مدی منطقه شبیه سازی شده است. در این مطالعه ماژول انرژی جریانهای دریایی به صورت ماژول تکمیلی طراحی، تنظیم و به مدل اصلی اضافه شده است. متوسطگیریهای ساعتی در طول یکماه از انرژی جریان در مدل نشان میدهد که بیشترین مقادیر انرژی جریان در منطقهی بار میانی با متوسط ساعتی بیش از <em>MWh</em> 0.65 به ثبت رسیده است. بیشترین مقدار انرژی تجمعی-عمقی جریان در منطقه به حدود<em>MWh</em> 5 میرسد. همچنین با اجرای مدل، تنگهای واقع در بار میانی بعنوان بهترین منطقه بمنظور استحصال انرژی جریان، با چگالی جریان بیش از 85 مشخص شده است.انجمن علوم و فنون دریاییمجله علوم و فنون دریایی2008-896512320140901Distribution Patterns of Rocky Shore Cructacea in the Hormuz Islandبررسی الگوهای پراکنش سختپوستان در سواحل صخرهای جزیره هرمز74866197FAدارا میرزاباقریدانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهرسید محمد باقر نبویدانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهرعلیرضا مهوریمرکز تحقیقات محیط زیست دریایی خلیج فارس و دریای عمانکامبیز کرمیدانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهرJournal Article20140902A general description of distribution patterns of rocky shore cructacea along the Hormuz Island coasts is presented to provide the context for comparisons of distribution patterns of this intertidal organisms. In order to test if there was any variation in species distribution and abundance from upper to lower intertidal zone (littoral zone) along the entire rocky shores of the Hormuz Island, three main regions (west, south and south-eastern) were studied and 3 transects were sampled in each region. At each one of the 9 transects the shore was levelled and a general qualitative description was made, which also aided grouping of subsequent quantitative sampling. Photographs and slides were taken from the live specimens and then specimens were fixed in 4% formalin and transported to lab for analyses. The upper zone was characterized by the presence of <em>Balanus amphitrite</em>. The midlittoral zone was essentially dominated by <em>Balanus amphitrite</em>. The distribution patterns observed on the lower zone showed a similarity between rocky shores located in south and south-east of the Hormuz Island dominated by<em> Elasmopus sp.</em>. It has also provided important information on abundance and seasonal distribution of cructacea in rocky shores of the Hormuz Island. According to the results abundance of cructacea was markedly lower in Summer compared to Winter. In conclusion species of cructacea is prevailing and environmental conditions and bed is the main reason for high abundance of this class. Distribution of crustacean is mainly affected by prevailing environmental conditions and the substratum type.یک توصیف کلی از الگوهای پراکنش سختپوستان سواحل صخرهای در طول کل سواحل جزیره هرمز، زمینه را برای مقایسة الگوهای پراکنش این موجودات بین جزرومدی فراهم کرده است. در راستای آزمودن اینکه چه تنوعی در فراوانی و پراکنش گونهها از ناحیة فراساحلی تا فروساحلی منطقة بین جزرومدی در طول کل سواحل صخرهای جزیره هرمز وجود دارد، سه منطقة اصلی (غرب، جنوب، جنوبشرق) مطالعه شد و 3 ترانسکت در هر منطقه درنظر گرفته شد. در هر یک از 9 ترانسکت ساحل سطحبندی شده و یک توصیف کیفی انجام شد که به طبقهبندی نمونهبرداری کمی بعدی کمک میکرد. از نمونههای برداشت شده عکس و اسلایدهای میدانی تهیه شد و پس از آن بوسیله فرمالین 4% تثبیت و برای آنالیزهای مختلف به آزمایشگاه منتقل شدند. ویژگی اختصاصی ناحیه فراساحلی حضور <em>Balanus amphitrite</em>میباشد. همچنین در ناحیة میانساحلی اساساً <em>Balanus amphitrite</em>غالب است. الگوهای پراکنش مشاهده شده در ناحیة فروساحلی شباهتی بین سواحل صخرهای جنوب و جنوبشرق جزیره هرمز را نشان میدهد که اساساً <em>Elasmopus sp.</em>در آنجا غالب است. همچنین اطلاعات مهمی دربارة فراوانی و پراکنش سختپوستان به صورت فصلی در سواحل صخرهای جزیره هرمز بدست آمده است. بر اساس این نتایج میزان فراوانی سختپوستان در فصل تابستان نسبت به فصل زمستان کاهش نشان داده است. بهطور خلاصه سختپوستان غالبیت داشته و شرایط بستر و محیطی در این منطقه باعث گسترش بیشتر در این رده گردیده است.انجمن علوم و فنون دریاییمجله علوم و فنون دریایی2008-896512320140901Survey Heavy metals concentration (Cu, Zn and Ni) of muscle tissue of Litoppenaeus vannamei in farms of Bushehr provinceبررسی غلظت فلزات سنگین (مس، روی و نیکل) بافت عضله میگوی پا سفید غربی در مزارع پرورشی استان بوشهر911006410FAعلیرضا خرم آبادیگروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه زابلابراهیم علیزاده دوغیکلاییدانشگاه زابل- گروه شیلاتمهدی محمدیگروه محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه خلیج فارسفاطمه عین الهیگروه محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه زابلJournal Article20130922Heavy metals pollution directly has a negative effect on marine aquaculture such as shrimp culture. Heavy metals accumulated in the shrimp can be transported to humans through food chain. In this study, concentration of heavy metals (Cu, Zn, and Ni) in muscle tissue of western white leg Shrimp (Litopenaeus vannamei) in farms of Rig, Helle and Delvar sites of Bushehr province was determined. Heavy metals concentration was measured by atomic absorption. Results showed that there was a significant difference between Zn and Ni concentration of muscle shrimp in Rig, Helle and Delvar sites. The highest concentration of copper in Delvar, zinc in Rig and nickel in Heleh was observed 20.12 ± 1.28, 56.12 ± 9.33 and 9.10 ± 0.87 (μg / g DW) respectively. The comparison results of metal concentrations in muscle tissue of shrimp with FDA, WHO and FAO standards showed that the nickel content in muscle tissue is higher than the permissible level for human consumption and requires further monitoring.آلودگی فلزات سنگین به طور مستقیم روی آبزیپروری دریایی مانند پرورش میگو تأثیر منفی میگذارد. فلزات سنگین انباشته شده در بدن میگو می تواند از طریق زنجیره غذایی به انسان منتقل شود. در این تحقیق غلظت فلزات سنگین مس، روی و نیکل بافت عضله میگوی پا سفید غربی (Litopenaeus vannamei) مزارع پرورشی سایتهای ریگ، حله و دلوار استان بوشهر تعیین گردید. غلظت فلزات سنگین توسط دستگاه جذب اتمی اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که تفاوت معنیداری بین غلظت فلزات روی و نیکل بافت عضله میگو در سایتهای ریگ، حله و دلوار وجود داشت. بیشترین غلظت مس در سایت دلوار، روی در سایت ریگ و نیکل در سایت حله به ترتیب 28/1±12/20، 33/9±12/56 و 87/0±10/9 (میکروگرم بر گرم وزن خشک) مشاهده شد. نتایج مقایسه غلظت فلزات در بافت عضله میگو با استانداردهای FDA، WHO و FAO نشان داد که فلز نیکل موجود در بافت عضله از لحاظ سلامت انسانی از سطح مجاز مصرف انسانی بیشتر بوده و نیاز به نظارت بیشتر دارد.انجمن علوم و فنون دریاییمجله علوم و فنون دریایی2008-896512320140901Effect of egg white and whey protein concentrate on gelling properties of kiddi shrimp (Parapenaeopsis stylifera) minceاثرات سفیده تخم مرغ و عصاره پروتئین آب پنیر بر خواص ژل حاصل از گوشت چرخ شده میگوی خنجری (Parapenaeopsis stylifera)86917994FAسید مهدی حسینیعضو هیات علمیبهاره شعبانپورمدیر گروهJournal Article20120828Abstract The properties of kiddi shrimp (Parapenaeopsis stylifera) gel added with different levels of egg white (EW) and whey protein concentrate (WPC) (0.5-5%) were studied. Textural parameters of the gels improved by adding EW and WPC up to 3 and 1 percent respectively and then declined (p≤0.05). The main factor to improve the textural parameters was the proteinase inhibitory effect of these additives as evidenced by the decline on trichloroacetic acid soluble content. The amount of expressible moisture of the gels increased with EW and WPC indicating that more water participated on gel three-dimentional network. Sodium dodecyl sulfate polyacrylamide gel electrophoresis study revealed that myosin heavy chain (MHC) didn't undergo polymerization to a higher extent in the presence of EW and WPC, and the strengthening effect on gel attained in another way except polymerization. On the other hand addition of EW resulted in a higher lightness. Therefore EW and WPC play an important role in improving the gel properties of kiddi shrimp mince. Keywords: egg white – whey protein concentrate – gel – kiddi shrimpچکیده : تاثیر سفیده تخم مرغ ( EW ) و عصاره پروتئین آب پنیر ( WPC ) در مقادیر 5/0 تا 5 درصد بر خصوصیات ژل تولید شده از گوشت چرخ شده میگوی خنجری (Parapenaeopsis stylifera) مورد بررسی قرار گرفت. ویژگیهای بافتی ژلهای تولیدی تا میزان مشخصی از افزودنیها ( 3% EW و 1% WPC ) بهبود یافته و افزایش بیشتر EW و WPC ویژگیهای بافتی را تنزل بخشید (05/0 P≤ ). عامل اصلی در افزایش خصوصیات بافتی، اثر بازدارندگی پروتئینازها در این افزودنیها میباشد همچنانکه کاهش میزان پپتیدهای محلول در TCA در ژلهای تولیدی این موضوع را اثبات نمود. میزان رطوبت تحت فشار ژلها با افزایش میزان افزودنیهای پروتئینی کاهش یافت که نشان دهنده وارد شدن میزان آب بیشتر در شبکه سه بعدی ژل می باشد. الگوی الکتروفورز SDS-PAGE نشان داد که شدت باند مربوط به زنجیره سنگین میوزین ( MHC ) کاهش پیدا ننموده و بنابراین ترقی ویژگیهای بافتی ژلها از روشی بجزء پلیمریزاسیون MHC صورت گرفته است. در عین حال سفیده تخم مرغ شاخصهای رنگ ژل را نیز بهبود بخشید. بنابراین افزودنیهای EW و WPC می توانند نقش مهمی را در افزایش خصوصیات ژل حاصل از گوشت چرخ شده میگوی خنجری ایفا نمایند . کلمات کلیدی : سفیده تخم مرغ، عصاره پروتئین آب پنیر، ژل، میگوی خنجری